گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یقینا باید یکی از عوامل موثر در روی کار آمدن دولت سیزدهم را در ناکامی دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی و به ویژه دراجرای توافق هستهای موسوم به برجام بدانیم. این دولت از همان ابتدا به جای تکیه بر توان داخل و توسعه روابط با همسایگان و کشورهای شرق در جهت باز کردن گرههای اقتصادی کشور تمام تخم مرغهای خود را در سبد مذاکره و جلب اعتماد آمریکاییها گذاشت؛ اما در نهایت نه تنها آمریکاییها و متحدان اروپاییاش هیچ آوردهای برای ما نداشتند؛ بلکه دولت به دلیل اعتماد افراط گونه به غربیها سرمایه اجتماعی خود را نیز از دست داد تا جایی که جریان منتقد سیاستهای دولت توانست اکثر کرسیهای مجلس و کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم همواره مطالبه و خواست عمومی این بوده که این دولت در راستای تامین منافع کشور به مذاکرات هستهای قدم بگذارد و غربیها را ملزم به انجام تعهدات خود کند؛ اما همه ما میدانیم که آمریکا و اروپا هیچ گاه اجازه نخواهند تا ایران به راحتی بتواند در قالب توافق جدید به تمام منافع دلخواه خود دست یابد.
با این اوصاف «خبرگزاری دانشجو»، به منظور بررسی رویکرد دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و همچنین باید و نبایدهای مذاکره هستهای وین با رضا قلعه نویی، عضو سابق شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و تحلیلگر مسائل بین الملل و امیر حسین قدمی، معاون سیاسی بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
دانشجو: ارزیابی شما از دیپلماسی دولت سیزدهم چیست آیا این دولت توانسته خلاءهای دیپلماسی در دولت سابق را جبران کند؟
قلعه نویی: رئیس جمهور بارها تاکید داشته که سیاست خارج باید تامین کننده نیازهای اساسی مردم باشد. با این وجود در این بازه کوتاه مدت که از عمر دولت سیزدهم میگذرد در چند حوزه شاهد بودیم که اولویت دستگاه دیپلماسی در جهت تامین تاکیدات رئیس جمهور بوده؛ مثلا در روند تامین واکسن که یکی از اولویتهای اساسی و اساسی جمهوری اسلامی در حوزه درمان به شمار میرود به عینه شاهد موفقیت دستگاه دیپلماسی بوده ایم؛ البته در این رابطه نباید از تعامل خوب وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه غافل شد.
دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم با تغییر نوع نگاه به حوزه بین الملل توجه ویژهای به اصل واقع گرایی در نظام بین الملل داشته و این اتفاق ویژهای است که شاهد آن بوده ایم. مضاف بر این در این دولت با وجود دیپلماسی اقتصادی پویا و فعال روابط با کشورهای شرق و آسیای مرکزی اعم از روسیه، ارمنستان، ترکمنستان و پاکستان تقویت و موفقیتهای خوبی رقم خورده است. همچنین عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای نیز از جمله موفقیتهایی است که با گذشت مدت زمان کوتاهی از عمر دولت سیزدهم رقم خورد است.
نکته قابل ذکر اینکه با وجود موفقیتهای دستگاه دیپلماسی در دولت سیزدهم در این حوزه همچنان خلاءهای خصوصا در بخش نمایندگیهای کشورمان وجود دارد؛ در این دوره ضرورت ایجاب میکند تا سفارت خانههای کشورمان با ایجاد یک ارتباط دو سویه در مسیر معرفی ظرفیتهای ایران از حیث قرابتهای فرهنگی و همچنین فراهم کردن بستر مناسب برای استفاده از ظرفیتهای اقتصادی سایر کشورها و شکل گیری دیپلماسی فعال اقتصادی گام بردارند؛ با این اوصاف ضرورت دارد تا تغییر و تحول اساسی چه در نوع نگاه سفرا و چه در روند انتخاب سفرا نیز اعمال و سفرای جوان، دغدغهمند و انقلابی انتخاب شوند. نکته دیگراینکه موازی کاری و جزیرهای عمل کردن در حوزه دیپلماسی اقتصادی در دستگاههای مختلف یکی از موانعی است که بارها شاهد آن بوده ایم.
قدمی: گفتمان و تفکر دولت سیزدهم با دولت سابق نقاط اختلاف بسیار زیادی دارد و به همین دلیل توقع ما از این دولت بالاست؛ البته ما نه تنها به وضعیت کنونی قانع نیستیم بلکه راضی هم نیستیم.
عقب ماندگیهای کشور در هشت سال گذشته به حدی بوده که مااز کشورهای همسایه و کشورهایی که میتوانستیم با آنها روابط متقابل و استراتژیک برقرار کنیم به شدت غافل شدیم و همین غفلت باعث شد تا کشورهای دیگر جایگزین ما شوند.
در مسئله دیپلماسی اقتصادی سفرا و رایزنان اقتصادی کشورمان باید بتوانند با یک زرنگی بازار کشورهای مختلف از جمله همسایگانمان را رصد و دیده بانی کنند تا بتوانیم به طرق مختلف بازار این کشورها را به دست بگیریم؛ اما در دولت سابق اتفاقی که افتاد این بود کل دستگاه سیاست خارجی به مذاکرات و دیپلماسی با یک سری کشور خاص از جمله آمریکا و روسیه محدود شد به گونهای که حتی تمایلی برای برقراری رابطه با چین و روسیه به مانند امروز نداشتند؛ مثلا پیشتر نیز چین آمادگی خود را برای انعقاد قرارداد ۲۵ ساله با کشورمان و عملیاتی کردن آن نشان داده بود منتهی، چون آقایان نظرات متفاوتی داشتند و دلشان جای دیگری گیر بود به درخواست چین پاسخ مثبت ندادند و همین مسئله باعث شد تا قرارداد ۲۵ ساله با یک تاخیر ۵ ساله منعقد شود.
طبیعتا وقتی دستگاه دیپلماسی دیر بجنبد بقیه کشورها منتظر ما نمیمانند و به نوعی جای ما را میگیرند. چنانچه که چینیها پیش از ما قرارداد ۲۵ ساله با عربستان و قزاقستان را منعقد کردند؛ پس میطلبد که دستگاه دیپلماسی در چنین مواقعی به موقع وارد عمل شود؛ البته تاکنون در دولت سیزدهم اتفاقات خوبی افتاده که از جمله این اتفاقات میتوان به پیمان شانگهای اشاره کرد. همچنین به نظر میرسد که تا حدود زیادی برای دستگاه دیپلماسی جا افتاده باشد که ما در جریان مذاکرات توافق خوب میخواهیم و توافق نکردن را خیلی بهتر از این میدانیم که به یک توافق بد تن بدهیم.
متاسفانه برخی از کسانی که بانی وضع موجود دستگاه دیپلماسی هستند هنوز در مناصب بالای وزارت امور خارجه مشغول به کارند و این میطلبد که ما به عنوان جنبش دانشجویی هم اوضاع را به خوبی رصد کنیم و هم در مسیر آگاهی بخشی به دانشجویان و مردم گام برداریم.
با توجه به رویکرد حاکم بر دولت سابق ما در حوزه سیاست خارجی خیلی از فرصتها را از دست دادیم و امروز هم اگر دیر بجنبیم نه تنها در حوزه اقتصادی بلکه در مسائل امنیتی و نظامی هم دچار فرصت سوزی میشویم. همه ما میدانیم که مقامات رژیم صهیونیستی در یکی دو ماه گذشته به امارات و ترکیه سفر کرده اند و قررادهایی را هم امضاء کرده اند. همچنین حمله پهبادی چند وقت پیش به کرمانشاه از پایگاه اسرائیل در اربیل که اخیرا مورد تهاجم موشکی قرار گرفت انجام شده با این وجود اگر ما دست نجنبانیم رژیم صهیونیستی در بین کشورهای همسایه نفوذ میکند و قطعا هر جا که ما حضور داشته باشیم اسرائیل نمیتواند در آنجا حضور داشته باشد.
ما در مجموع به دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم امید داریم، ولی در مسائل مختلف از جمله دیپلماسی اقتصادی باید سریعتر اقدام شود، چون به شدت عقب هستیم؛ البته باید مراقب باشیم، چون نظم جهانی هر لحظه یک شکلی به خودش میگیرد. مثلا امروز بحران روسیه و اوکراین خیلی میتواند به ما کمک کند از این جهت که روسیه به واسطه تحریمها امکان تامین گاز اروپا را ندارد و همین مسئله میتواند فرصتی را ایجاد کند که ما گاز اروپا را تامین کنیم. همچنین در رابطه با عربستان نیز دستگاه دیپلماسی کشورمان باید کمی دست بجنباند؛ اگر چه مذاکرات تعلیق شده است.
معتقدم اگر در این دولت مسائل با روال مثبت پیش بروند دولت میتواند خلاءهای ایجاد شده توسط دولت قبل را در حوزه سیاست خارجی جبران کند؛ در غیر اینصورت ممکن است که رویهها خیلی با هم تفاوتی نداشته باشند و اینجاست که جنبش دانشجویی باید با آگاهی بخشی به مردم به دولت بگوید که مطالبات ما متفاوتتر از آن چیزی است که در دولت قبل اتفاق افتاده است.
دانشجو: نظر شما در ارتباط با مواجهه دولت سیزدهم با مذاکرات وین چیست و روند این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
قلعه نویی: وجود یک ساختار آنارشیک در نظام بین الملل باعث شده تا از لحاظ حقوقی هیچ تضمینی وجود نداشته باشد؛ از این رو در نظام بین الملل فقط قدرت حرف اول را میزند. در مورد توافق هستهای نیز میتوان گفت که برجام یک برنامه جامع مشترک بود که هیچ اقدام مشترکی در راستای عمل به آن صورت نگرفت. به گونهای که بعد از امضای توافق همچنان تحریمهای بانکی و محدودیتهای نقل و انتقالات بین بانکی پابرجا بودند و تمام تحریمها نیز علی رغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب لغو نشده بودند.
در مذاکرات وین باید اخذ ضمانتهای اجرایی و اقتصادی، راستی آزمایی و لغو تحریمها به طور ویژه مدنظر تیم مذاکره کننده کشورمان قرار بگیرد. بدیهی است که در هر توافقنامه و قراردادی اگر قدرت نظامی طرفین با هم برابر باشد ضمانت اجرایی توافق نیز افزایش مییابد. با این اوصاف اگر ما بتوانیم رشد اقتصادی کشورمان را به قدرت نظامی تبدیل کنیم قطعا ضمانت اجرایی توافق افزایش پیدا میکند و از طرفی هزینه خروج کشورها از توافق بالا میرود و این نکته مهمی است که دستگاه دیپلماسی باید به آن واقف باشد.
قدمی: بدون شک علی باقری کنی مذاکره کننده ارشد کشورمان از بهترین گزینهها برای انجام مذاکرات است و او واقعا جز انتصابهای امیدوارکننده دولت به شمار میرود. به گفته آقای باقری تیم مذاکره کننده کشورمان برای احیاء برجام به وین نمیرود بلکه به خاطر لغو تحریمها پای در این مذاکرات میگذاردو این یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب از دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم است.
لغو تمامی تحریم ها، به کارگیری یک سازوکار مناسب برای راستی آزمایی لغو تحریمها و اخذ تضمین برای عدم خروج کشورهای طرف مذاکره به خصوص آمریکا سه شرط رهبر معظم انقلاب برای انجام مذاکرات وین هستند البته رهبری پیش از توافق هستهای موسوم به برجام نیز ۹ شرط تعین کردند، اما به هیچ کدام از آنها عمل نشد.
خبرها حاکی از این است که در مذاکرات وین هم خبری از لغو تحریمهای کاتسا و ایسا نیست و همچنین تضمینی هم برای گرفتن پول حاصل از فروش نفت وجود ندارد و این موارد جز مسائلی هستند که موجب زمانبر شدن مذاکرات شده اند. به هر روی توافق خوب همان توافقی است که باید تمام شروط رهبری در آن لحاظ شود و قطعا ما در پی این توافق هستیم و این مسئلهای است که باید برخلاف دو دولت حسن روحانی اساس دیپلماسی دولت سیزدهم باشد.
ایران باید برای راستی آزمایی واقعی از زمان مناسب برخوردار باشد؛ اما طرف غربی میگوید من تحریمها را برمی داریم و ایران ۷۲ ساعت وقت دارد تا برداشته شدن تحریمها را راستی آزمایی کند و این چیزی در حد یک جوک و شوخی است؛ چون برای راستی آزمایی ما به ۶ ماه زمان نیاز داریم پس طرفهای مذاکره باید این زمان را در نظر بگیرند و آن را در متن اعمال کنند.
دادن تضمین عدم خروج از برجام به خصوص برای آمریکا یک مقدار سخت است؛ چون اکنون موعد تغییر ترکیب کنگره در این کشور است و احتمالا جمهوری خواهها که رویکرد متفاوتی نسسبت به دموکراتها در مقابل ایران دارند، روی کار بیایند. مذاکره کنندگان دولت سابق میگفتند که امضای کری تضمین است، ولی ما میگوییم حداقلیترین کاری که باید برای تضمین توافق صورت بگیرد این است که توافق در کنگره نیز مصوب شود؛ اما با توجه به احتمال تغییر ترکیب کنگره بنده احتمال این را که آمریکا به این شرط تن بدهد، کم میدانم. با این اوصاف ایران نباید نقطه آرمانی خود را روی حالت اجرایی شدن برجام قرار دهد چرا که سیستم تحریمها به قدری هوشمندانه و لایه لایه چیده شده اند که با لغو یک سری از تحریمها به واسطه توافق اقتصاد ما از شر آنها به طور کامل آزاد نمیشود.
از نظر ما برجام اصلا توافق خوبی نیست و ما نیز نباید احیاء این توافق را نقطه ایدهآل خود قرار دهیم؛ اما متاسفانه خبرهایی که از زبان طرفهای مذاکره به گوش میرسد بیشتر در مورد احیاء برجام است؛ با این وجود بنده نمیدانم که طرفهای مذاکره با گفتن این حرفها میخواهند دل مردم خود را به دست بیاورند یا اتفاقات دیگری در این میان در جریان است و ما داریم به سمت احیاء برجام حرکت میکنیم؛ البته اینکه گفته میشد یک قرارداد بیست و هفت هشت صفحهای روی میز بوده و به واسطه آن میخواستند خبر توافق را اعلام کنند، ولی لغو شده بنده را به شخصه مقداری امیدوار کرد، چون در جریان گفتگو با افراد مختلف و رصد تحلیلهای گوناگون به این نتیجه رسیدم که در شرایط حاضر توافق خوب ممکن نیست.
دانشجو: با توجه به سابقه بدعهدهای آمریکاییها برای عمل به تعهدات خود در رابطه با مسائل مختلف آیا توافق جدید میتواند گره گشا باشد پیشنهادتان چیست؟
قدمی: بدعهدی در ذات آمریکاست و ما نیز جز بدعهدی نمیتوانیم انتظار دیگری از این کشور داشته باشیم در غیر اینصورت اینکه انتظار داشته باشیم آمریکاییها به عهد خود وفادار باشند درست مثل این است که از یک حیوان چهار پا انتظار داشته باشیم که روی دو پا راه برود قطعا نمیتواند، چون دست خودش نیست.
امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب بارها در سخنرانیهای خود به ذات کثیف آمریکا اشاره کرده اند و همین مسئله نوعی ریل گذاری برای دستگاه دیپلماسی کشورمان است؛ اما اینکه ما بگوییم امضای کری تضمین است و به واسطه آن یک قراردادی را روی هوا ببندیم و بشود آنچه که نباید بشود خیلی کودکانه است.
وقتی که آمریکا از برجام خارج شد اروپاییها منفعلانهترین واکنش ممکن را از خود نشان دادند و در این مدت که ایران در برجام ماند عملا فقط وقت ما تلف شد و در نهایت هم منافع ملی برای آقایان به حدی کودکانه بود که گفتند آمریکا اخلاق را باخت و ما کاپ اخلاق را گرفتیم.
بنده توافق جدید را در دولت سیزدهم در صورتی گره گشا میدانم که شروط سه گانه رهبر معظم انقلاب که پیشتر به آنها اشاره شد در متن توافق لحاظ شوند؛ اما، چون اکنون چنین توافقی در دسترس نیست بنده توافق پیش رو به نفع کشورمان نمیدانم؛ چرا که این اتفاق موجب میشود که ما یک سری امتیازات را بدهیم و از یک سری از حقوق خود نیز بگذریم، ولی اثربخشی واقعی و پایدار را روی اقتصاد خود نبینیم.
ما باید در جریان مذاکرات گزینه توافق خوب را در کنار خود داشته باشیم تا هر وقت به چنین توافقی رسیدیم آن را انتخاب کنیم. در غیر اینصورت ما باید در مسیر مذاکره باشیم، اما به طور همزمان دستگاه دیپلماسی و دیگر دستگاها پای کار بیایند و دیپلماسی اقتصادی را به هر طریقی که میتوانند افزایش بدهند؛ چون وقتی که رشد اقتصادی افزایش مییابد به واسطه آن ما قوی میشویم و خود به خود اهرم فشار تحریم از دست دشمن خارج میشود؛ کما اینکه تا پیش از روی کار آمدن دولت روحانی در سال ۹۲ به گفته مقامات آمریکایی نظام تحریمها علیه کشورمان در حال فروپاشی بوده است و این نشان میدهد که ما دو رویکرد کاملا متفاوت در کشور داریم یکی اینکه مذاکره کنیم برای توافق و یکی هم اینکه مذاکره کنیم برای منافع ملی.
توسعه دیپلماسی اقتصادی راهی است که چه با توافق و چه بدون توافق باید طی شود، چون تاکنون نیز به اندازه کافی دیر شده و ما به اندازه کافی بازارهای به درد بخور مثل روسیه را علی رغم اینکه دوست استراتژیک این کشور محسوب میشویم از دست داده ایم. با وجود در این بزنگاه بین الملل و در شرایطی که امروز روسیه تحریم است ما میتوانیم بازار آنها را به دست بگیریم.
قلعه نویی: آمریکاییها متوجه شده اند که اقتصاد ایران با تحریم و فشار اقتصادی دچار فروپاشی و تزلزل نمیشود؛ از این رو آنها نگرانند که کشورمان با وجود این همه تحریم و فشار اقتصادی به یک الگوی موفق در نظام بین الملل تبدیل شود. همچنین آمریکاییها میدانند که از بعد نظامی و امنیتی هم نمیتوانند علیه ما اقدامی انجام دهند با این اوصاف امروز با فرستادن پیغامها و نامه نگاریهای متعدد موضوع مذاکره را پیگیری میکنند.
دانشجو: آیا حمله روسیه به اوکراین و تبعات احتمالی این جنگ میتواند روی نتیجه مذاکرات ایران و ۴+۱ تاثیرگذار باشد؟
قدمی: اثرات حمله روسیه به اوکراین دو وجه دارد نخست اینکه با تحریم روسیه برخی از روابط تجاری این کشور با اروپا لغو میشود؛ مثلا روسیه تقریبا گاز کل اروپا را از طریق خطوط گازی نورد استریم یک و ۲ تامین میکند با این وجود با اعمال تحریمها علیه این کشور ایران یک بازار بسیار وسیعی را برای صادرات گاز پیش روی خود میبیند و این امتیاز مثبتی است که ما میتوانیم آن را در روند مذاکرات وین مدنظر قرار دهیم و با دست بازتر عمل کنیم.
وجه دیگر تاثیر جنگ روسیه و اوکراین این است که روسیه انعقاد توافق در مذاکرات وین را به سرنوشت خودش گره بزند به این صورت که روسها بگویند اگر بناست توافقی شکل بگیرد باید فلان اتفاق نیز برای ما بیفتد مثلا فلان تحریم وضع نشود؛ با این اوصاف جنگ روسیه و اوکراین قطعا روی مذاکرات وین تاثیرگذار خواهد بود، چون هم روسیه و هم ایران نسبت به قبل وضع متفاوتی دارند؛ پس این مهم است که ببینیم مذاکره کننده گان ما چطور با روسها و غربیها سر میکنند. به هر روی ما با روسیه یک سری قرابتهایی داریم از این رو باید در نظر بگیریم که چه شرایطی به نفع دو طرف است. در مجموع بنده، چون توافق خوب را وین در دسترس نمیبینم بنابراین هر اتفاقی را که منجر به ایجاد تاخیر در انجام مذاکرات شود به فال نیک میگیرم.
قلعه نویی: به نظر بنده شاید عملیات نظام روسیه در اوکراین چندان به درازا نکشد، ولی تحریمهای وضع شده علیه روسیه اثرات اقتصادی بلندمدتی در پی خواهد داشت. کشورها در عرصه نظام بین الملل بر اساس منافع ملی خود به کنشگری میپردازند با این اوصاف طبیعی است که روسیه هم بر اساس منافع ملی خود به کنشگری و گرفتن امتیاز در مذاکرات بپردازد. ولی مسئلهای که ما نباید از آن غافل شویم بازار روسیه است، چون با وقوع جنگ ایران میتواند با یک دیپلماسی اقتصادی خوب به نحو احسن از بازار روسیه استفاده کند.
روسیه یک کشور قدرتمند و بزرگ به شمار میرود و از طرفی از بعد ژئوپلیتیکی نیز به ایران نزدیک است. از این رو ما میتوانیم با توجه به جنگ روسیه و اکراین از طریق دیپلماسی اقتصادی از ظرفیت روسیه به نحو احسن استفاده کنیم و تجارت خود را با این کشور افزایش بدهیم به گونهای که بتوانیم تامین زنجیره غذایی این کشور را بر عهده بگیریم. همچنین ما میتوانیم به قراردادهای سوآپ با روسیه رو بیاوریم.
خبرگزاری دانشجو: برخی از تحلیگران سیاسی تضمینهای روسیه از آمریکا را نوعی گروکشی گروکشی و برخیها نیز آن را به نفع ایران میدانند تحلیل شما از این موضوع چیست؟
قدمی: بنده تضمینهایی را که روسیه در قبال انجام توافق خواسته نه تنها گروکشی نمیدانم؛ بلکه معتقدم نه تنها درخواست این تضمینها به نفع ایران است؛ بلکه موجب افزایش فشار روی آمریکا میشود؛ چون ایران، روسیه و چین سه ضلع این توافق احتمالی هستند و هر سه کشور یک خواسته مشترک دارند و آن هم این است که یک سازوکاری تعیین شود که بر اساس آن خروج کشورها از توافق برای آنها هزینه زا باشد و اگر چنین خواستهای در متن توافق قید شود در راستای تحقق شروط رهبری و در جهت اخذ تضامین خواهد بود.
قلعه نویی: در عرصه بین الملل کشورها بر اساس منافع ملی خود کنشگری میکنند، ولی در رابطه با مذاکرات وین با توجه به این که اتحادیه اروپا همواره با آمریکا همراه بوده و از طرفی ما با توجه به تحریمها ارتباط دو جانبه و چند جانبه با چین و روسیه در حوزههای مختلف داریم تضمینهای خواسته شده از آمریکا که توسط روسیه مطرح شده اند به نفع ایران است؛ ولی باز هم تاکید میکنم در عرصه نظام بین الملل، مهمترین و اصلیترین تضمین قدرت است.
دانشجو: با توجه به کارشکنیهای آمریکا برای بازگشت بدون هزینه به برجام و نادیده گرفتن حق ایران برای لغو همه تحریمها ارزیابی شما از آینده مذاکرات چیست؟
قدمی: ایران باید سر میز مذاکرات حاضر باشد تا یک وقت به خاطر حاضر نبودن با تحریمها و برچسب زنیهای بیشتری روبرو نشویم؛ به هر روی برای ما توافق نکردن خیلی بهتر از توافق کردن است. به همین خاطر بنده احتمال میدهم که ایران برای توافق از خواستههای خود کوتاه نیاید، ولی مذاکرات همچنان ادامه پیدا کند؛ البته نیاز است که ما در عمل نیز قوی شویم تا خنثی سازی تحریمها به جای لغو تحریمها اتفاق بیفتد به این معنا که با قوی شدن ما تحریمها بدون اینکه قراردادی را امضاء کرده باشیم، بی اثر شوند.
این احتمال وجود دارد که در جریان مذاکرات وین غربیها به واسطه جنگ روسیه و اوکراین بیشتر روی روسیه متمرکز شوند از این رو ممکن است اندکی در مقابل ایران کوتاه بیایند؛ ولی در مجموع حدس بنده این است که ایران دیپلماسی لغو تحریمها را به عنوان گزینه دوم خود استفاده میکند و در عوض خنثی سازی تحریمها را به عنوان گزینه اول خود در پیش میگیرد.
قلعه نویی: به گفته سخنگوی وزارت خارجه ما همان قدر که به توافق نزدیک هستیم، همان قدرم دور هستیم و اکنون باید کشورهای مذاکره کننده تصمیم سیاسی خودشان را بگیرند. معتقدم تنها چیزی که در مذاکرات اهمیت پیدا میکند، لغو تمام تحریمها و توجه به منویات مقام معظم رهبری است. از این رو دولت سیزدهم و دستگاه دیپلماسی هر توافقی که انجام شود باید مسولیت آن را بپذیرند.
دانشجو: با توجه به روشنگریها و مطالبه گریهای جنبش دانشجویی در جریان مذاکرات هستهای و مسائل مرتبط با برجام در دور جدید مذاکرات چه رسالتی را میتوان برای این جنبش متصور شد؟
قلعه نویی: تشکلهای دانشجویی بنا به رسالتی که دارند، باید با نگاه تخصصی نسبت به معیشت مردم و تحقق منویات و خطوط قرمز مقام معظم رهبری در مذاکرات دغدغه داشته و بر این اساس به مطالبه گری تخصصی بپردازند. همچنین دستگاه دیپلماسی با توجه به تحولی که آغاز شده باید از ظرفیت تخصصی جنبش دانشجویی که همواره دارای رویکرد مردمی بوده استفاده کند.
قدمی: جنبش دانشجویی نه تنها در سیر مذاکرات هستهای بلکه در سیر روابط وزارت امور خارجه نیز میتواند نقش تعیین کنندهای داشته باشد. متاسفانه دستگاه رسانهای و پروپاگاندای دو دولت قبل به خوبی این موضوع را در بین افکار عمومی جا انداختند که هر گونه مذاکره و توافقی از توافق نکردن بهتر است و این در حدی بود که آقای روحانی میگفت حتی آب خوردن ما هم لنگ برجام است و این به معنای ارسال پالس ضعف و ناتوانی به دشمن و نیازمندی ما به مذاکره بوده و از طرفی هم این پیام را به مردم میداده که اگر توافقی صورت نگیرید آن کسی که بدبخت میشود شمایید و این موضوع هم بین همه مردم جا افتاد و آن را قبول داشتند و البته امروز نیز خیل زیادی از مردم نیز همچنان به این موضوع اعتقاد دارند.
معتقدم امروز یکی از اصلیترین وظایف جنبش دانشجویی برای سیر مذاکرات این است که این گفتمان را برای دانشجویان و مردم جا بیندازد که توافق نکردن بهتر از توافق کردن بد است و این مسئله مهمی است. مضاف بر این جنبش دانشجویی باید با مطالبه گری تخصصی از دستگاهها بر لزوم تقویت دیپلماسی اقتصادی و خنثی سازی تحریمها تاکید کند؛ مثلا دانشجویان رشتههای مرتبط میتوانند با برگزاری برنامههای تخصصی به بررسی بازار کشورهای مختلف و احصاء ظرفیتهای این کشورها بپردازند.
رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای دولت سیزدهم فرمودند که نباید دیپلماسی را تحت تاثیر مسئله هستهای قرار داد، زیرا مسئله هستهای موضوع جداگانهای است که باید به شکل مناسب و شایسته کشور حل شود و این بدان معناست که دولت سیزدهم نباید در مسئله هستهای به مانند دولت سابق عمل کند و همه چیز را به برجام و توافق گره بزند. با این اوصاف جنبش دانشجویی میتواند عملکرد دولت را در توجه به منویات رهبری به راحتی ببیند، رصد کند و هشدار بدهد.